روزهای خوش سینما رسید | ستاره هایی که رکود گیشه را شکستند | پریناز ایزدیار، پژمان جمشیدی و...
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۴۰۱۲۶
به گزارش همشهری آنلاین، از هفتم مهر که قرار بود بسته جدید اکران رونمایی شود تا به امروز، ۳ ماه میگذرد. ۳ ماه سختی که شاید کمتر کسی گمان میبرد که اوضاع، حتی وخیمتر از شرایط دوران کرونا شود. با این حال اما این دوران سیاه تمام شد و حالا چند وقتی است که روزنههایی امیدبخش در سینمای ایران نمایان شده است؛ روزنههایی که قرار است طی همین روزها، به انوار متکثری تبدیل شود تا سینمای ایران پس از ۳ ماه رکود مربوط به دوران ناآرامی، رنگ رونق حداکثری را به خود ببیند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشکل امروز سینمای ایران، مخاطب نیست بلکه خوراک است. آذرماه، همواره ماه خوبی برای سینماهای کشور بوده است. ماهی که طی آن، استقبال خوبی از آثار روی پرده به عمل میآید. برای امسال هم همین اتفاق رخ داد و تعداد مخاطبان آذرماه به نسبت دو ماه ابتدایی پائیز، رشد حدودا ۴۰درصدی را شاهد بود.
این رشد در شرایطی رقم خورده که چیدمان اکران فعلی سینماها، مربوط به آثاری مشتمل بر اکران نوروز ۱۴۰۱ تا اکران تابستان است و در این بین، تنها ۳ فیلم حوزه کودک و نوجوان و ۲ کمدی طبقه یکونیم و بخارست مربوط به فصل پائیز هستند. بنابراین برخلاف آنچه عنوان میشود، مشکل امروز سینمای ایران، مخاطب نیست بلکه خوراک است. وقتی در آذرماه با چنین آثار قدیمی و کهنهای، حدود ۱ میلیون نفر به سینماها آمدند، حال تصور کنید در صورت اکران آثار جدید، تعداد این مخاطبان، چند برابر افزوده میشود؟
همچنانکه اکران یک فیلم پرمخاطب نظیر بخارست سبب شد تا حجم خوبی از مخاطبان به سینماها گسیل داشته شوند، بنابراین کاملا منطقی و طبیعی است که با اکران یک بسته نمایش مناسب، حجم مخاطبان نیز به همین اندازه ضریب خورده و چندبرابر شود.
اکرانهای جدیدبه احتمال قوی، فیلمهایی چون ملاقات خصوصی و چپ، راست، از چهارشنبه همین هفته به روی پرده بروندبرخلاف آن چیزی که برخی بدبینهای سینما انتظار داشتند، قرار است در همین دیماه، از بسته اکران جدید رونمایی شود. فیلمهای جدید قرار بود از چهارشنبه هفته گذشته رونمایی شوند اما برخی هماهنگیها و چانهزنیها به درازا کشید تا به احتمال قوی، فیلمهایی چون ملاقات خصوصی و چپ، راست، از چهارشنبه همین هفته به روی پرده بروند.
نمایش فیلمهای جدید که قطعی است اما اگر بسته جدید، مشتمل بر این ۲ فیلم نیز باشد، باید منتظر حجم گستردهای از مخاطبان در سینماها باشیم. وجود ۲ کمدی قدرتمند چون بخارست و چپ، راست در کنار درام جذابی چون ملاقات خصوصی سبب میشود تا اقبال گستردهای متوجه سینما شود.
در کنار این فیلمها نیز احتمالا چند فیلم میانه رونمایی میشود که آن آثار نیز میتوانند متوسط میزان مخاطب را بالا ببرند. این رویکرد، یک حسن ماجرا است و حسن دیگر، اعتمادی است که سرمایهگذاران و دفاتر پخش را مجاب میکند تا نسبت به نمایش اثر خود ترغیب شوند. بدینترتیب، با فصل شکوفایی مواجه خواهیم بود که از تفاوتهای بسیاری با زمستانهای سینمایی کمرونق سالیان گذشته برخوردار خواهد بود. علیالخصوص آنکه اکران نوروز ۱۴۰۲، به دلیل تلاقی با ماه مبارک رمضان، احتمالا شکوه همیشگی را نخواهد داشت و بنابراین، آثار بسیاری متقاضی خواهند شد تا با اکران در زمستان، مدت اکران خود را تا عیدفطر سال آینده، که شامل اکران نوروز نیز میشود، طولانی کنند.
بخارست فصل جدید تولیداتپائیز، زمان اوج تولید در سینمای ایران استیکی از اتفاقاتی که طی ۳ ماه ناآرام اخیر روی داد، تلاش برای به تعطیلی کشاندن تولیدات سینمایی کشور بود. گروهی معلومالحال با هجوم به صفحات مجازی بازیگران و کارگردانان، آنها را تهدید میکردند تا در هیچ پروژهای حاضر نشوند. اما اشکال محاسباتی این گروه در آن بود که نمیدانستند پائیز، زمان اوج تولید در سینمای ایران است.
در پائیز، بسیاری از پروژهها تلاش میکنند تا بتوانند با یک برنامهریزی، خود را به جشنواره فجر برسانند. حتی آن اشخاصی نیز که جشنواره را تحریم کردهاند نیز پروژه خود را طبق قرار حرفهای به انجام رساندهاند.
بررسیهای میدانی خبرنگار ایرنا نشان میدهد که در همین مدت، تعداد تولیدات سینمایی کشور، بهطرز قابلتوجهی به نسبت ۶ ماه نخست امسال افزوده شده است و این یعنی آنکه، تیر خفقان در جریان تولیداتی سینمای ایران به سنگ خورده است. بسیاری از بازیگرانی که در این مدت، متنها و یادداشتهای همسو با ناآرامیها میگذاشتند، همزمان، سرگرم پروژههای سینمایی یا مربوط به شبکه نمایش خانگی بودند و این یعنی آنکه روند تولید در سینمای ایران، حتی در زمان ناآرامیهای اجتماعی نیز با رشد خوبی مواجه بوده است.
این وضعیت سبب شده تا امیدواری قاطعی در مورد سینمای ۳ ماه باقیمانده امسال وجود داشته باشد. چرخ سینما پس از یک دوره رکود، به حرکت درآمده و هر روز بر شتاب این قطار افزوده میشود و نیرویی، یارای متوقف کردن آن را ندارد. در روزهای آینده، اخبار امیدبخش بیشتری راجع به سینماهای کشور به گوش خواهد رسید.
ویترین سینما در هفته پیشرو کامل میشود| بیلبردها خالی از سینماست| اکران جدی «بخارست» شروع میشود؟| سینما روحیه مردم را بالا میبرد
کد خبر 731712 منبع: ایرنا برچسبها کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران سینمای ایران فیلم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۴۰۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند.
به گزارش ایسنا، نام صدیقه (روحانگیز) سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است: «وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟»
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است: «بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است: «اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامینژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
انتهای پیام